سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر چیزی کمیاب گردد عزیزتر می شود، جز دانش که هر چه فراوان گردد گرامی تر شود . [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 89 شهریور 13 , ساعت 12:56 صبح
سرنوشت شخصیتهای کارتونی

الفی دیگه از هیچی نمی ترسه.

هاچ بالاخره مادرشو پیدا کرد ولی فهمید بچه سرراهی بوده! رفته دنبال اون یکی مامانش!

آلیس شوهرکرده.دوتابچم داره ویه زندگی حقیر توی یه آپارتمان 50 متری ساده!

آن شرلی آرایشگر معروفی شده تو جردن و چند تا محله بالا شهر شعبه زده. حسابی جیب مردم وبه اسم گریم و رنگ موهای عالی خالی میکنه!

ای کیو سان کراکی شده و مخش تعطیل تعطیله!

بامزی یه خرس بزرگ شد و شکارش کردن.

شلمان هنوزم خوابه...!

پت پستچی بازنشسته شده و الانم تو خونه سالمندان منتظر مرگشه.

بنر رو یادته؟ پوستشو تو خیابون منوچهری 30 تومن می فروختن!

بالتازار و زبل خان آلزایمر گرفتن!

تام سایر حسابی با کلاس شده و موهاشو مدل جوجه تیغی درس میکنه!

تام و جری دوتا دوست صمیمی شدن...!!!

تن تن تو یه روزنامه خبرنگار بود، الان تو زندانه.

میگن خاله ریزه حاج خانوم شده, تو مجالس زنونه روضه می خونه و خرج زندگی خودشو شوهر معلولشو ازین راه در میاره! قاشق سحر آمیز و جنگلی ام دیگه تو کار نیست.

جیمبو رو از رده خارج کردن(اینو دقیقن نمی دونم, شایدم اجاره دادنش به ایران ایر!)

چوبین خیلی وقته که مادرش و پیدا کرده و دنبال یه وامه تا ازدواج کنه.

حنا خانوم بالاخره درسشوتموم کرد.الانم دکتر شده

خپل رو از باغ گلها انداختنش بیرون، اونجا یه برج 1000 طبقه ساختن! (چند روز پیش کنار یه سطل آشغال دیدمش. خیلی لاغر شده!

خانواده دکتر ارنست  هر سه تا بچه اش رفتن، زن دکتر خیلی مریضه...

رابین هود رو تو اسلامشهر گرفتنش .به جرم شرارت!-هفته دیگه اعدامش می کنن!

سوباسو و کاکرو قهرمان جهان شدن!!

کایوت بالاخره رود رانر رو گرفت ولی از شانس بدش آنفولانزای خوکی گرفت و... اونم مرد!

هیشکی نفهمید گالیور عاشق فلورتیشیاست!

لوک خوش شانس ساقی محله مونه.

مارکو پولو تو میدون راه آهن یه میوه فروشی زده .میگن کارش خیلی گرفته

گربه سگ عمل کردن و جدا شدن.

ملوان زبل تو کار قاچاق آدمه.

آقای پتی‌بن تو میدون شوش یه بنکدار کله گندس

معاون کلانتر ارتقای شغلی پیدا کرده, داره میشه رئیس پلیس!

آقای نجار مرده و از وروجکم خبری نیست...

پت و مت حالا دیگه دوتا آقای مهندسن...

هایدی یه پزشک ماهر شده و چشمای مادر بزرگ و عمل کرد!

نل افسردگیش خوب شد و داستان زندگیشو به زودی چاپ میکنه!

راستی بابا لنگ دراز هپاتیت گرفته....واسش دعا کنید!

                                          



لیست کل یادداشت های این وبلاگ